نمیدانم چه کسی مخترع سرعتگیر بود ولی هرکه بود خدا در پل صراط  وازادراه بهشت نصیب بیشماره سرعتگیرش کند به اتفاق وزیر راه و شهرسازی و خدم و حشمش !لیک یادم می اید در دهه شصت که خیابان ما خاکی بود چون همه ملت ایران ! وقتی اتولی یا موتوری مرغکی را زیر  می اورد اولین تغییری که در خیابان ایجاد میشد احداث سرعتگیر توسط نوجوانان  صاحب دم و همسایه بود ! که تاچهلم مرغ مرحوم !بطور طبیعی هضم در خیابان میشد! .خلاصه اواخر دهه شصت که خیابان ما پالتو اسفالت بتن کرد ! سرعتگیرها مضمحل شدند تا دهه 90 .خوشبحال انهایی که درین  دوران  طلایی صاحب اتول بودند! هم بنزین ارزانتر از کاه مصرف میکردند! و هم در خیابان باگاز حال میکردند !

خلاصه سرعتگیر در نایابی بود که در هرشهری گیر نمی امد! تا گیردهد به سرعت مطمئنه داخل شهر که در کتاب کم حجم و پر از درشکه ! راهنمایی رانندگی عدد 50 کیلومتر بود! باز هم نمیدانم در دهه 90فانتوم پراید بود! اختراع شد که یهویی همه شهرداران و مدیران راه ترابری را تب قلمبه ! سازی فرا گرفت و شروع کردند درسر هر کوی و برزنی قلمبک سازی! (سرعتگیر بزبان فارسی) انگاری که اتولها و موتورها علاوه بر مرغ همسایه ها کفترهای کفتربازها را هم اش و لاش کرده بودند! . درست  مانند هرفن اوری دیگری در مملکت فرهنگ و استانداردی برای قلمبکها تدوین نشده هر کی با یک فرغون اسفالت شد قلمبک ساز! البته به استثای شهر ما که گویا شهرداری بار اضافی هر بار خاموشی کارخانه اسفالت را در حدود چند تن میشد برای قلمبکها استفاده کرد چون پراید و پیکان استطاعت رد شدن ! از این قلمبره ها را نداشت مجبور شدن با الحاقیه اجازه رفت وامد به پیکان و پراید دهند! خلاصه دردسرتان ندهم نمیدانم این سرعتی که در کتاب قانون نوشته شده بود برای زمان رضا خان بود یا رضا جان !

خلاصه این تب از شهر به جاده ها رسید علی الخصوص به جاده مشهور پایین جوین ؛میان جوین بالا جوین .!  در این محور که روستاییان با تجاوز به حریم ان در جبهه جنوبی هم خانه ساختند و ادارات مربوطه هم برغم غیرقانونی بودن اب و برق و گاز دادند تا بعدا اداره راه مجبور شود با فرغون اسفالتی جاده را بین روستاییان تقسیم کند! نکته جالب انکه در بدو ورودی از روستای انداده به عباس اباد شهرستان جغتای تابلو زده اند سرعت در روز95 در شب 85 کیلومتر هنوز به یک کیلومتر بعدی نرسیده تابلوزده اند 70 کیلومتر و در روستایی مثل خدا شاه تابلو بلندبالایی نصب کرده اند منطقه مسکونی 50سرعت  کیلومتر  اما 50 متر کمتر یا بیشتر اون ورتر قلمبکی ساخته اند که  با سرعت ده کیلومتر هم سپر ماشین سجده بر اسفالت میکند ! جالبه کنار  همین قلمبکها تابلو بلند قامتی نصب کرده اند  سرعت 30  کیلومتر! حال اگر وزیر راه  ماشین شاسی بلند ژاپنی سوار هست که زمختی این قلمبکها را در هیچ نقطه از ایران حس نمیکند !ما چه کنیم ؟! اگر مدیر کل پراید  ندارد مارا چنین سزاست  ؟ اما رییس اداره راه جعتای که ماشین  پژو داره چرا یکبار سری به این قلمبکهای غیر استاندارد نمی زند تا ببیند که چه برسر جلو بندی پراید و پیکان  واعصاب داغون راننده می اید خدا وکیلی من که هر هفته و هر بارکه از این محور رد میشوم بجای یزید بر سازندگان ومباشران و معاونان این قلمبکها لعنت میفرستم! و زین پس نفرینشان هم خواهم کرد تا خداوند از این پرایدهای چینی نصیب رییس و وزیر و مدیر راه بکند !تا بفهمند برای گناه قتل مرتکب نشده ,کسی را قصاص نمیکنند! 

جالب است بدانید قبل از نوشتن این عریضه شکایت به باب اقای  سبحانی بردم ! در تلگرام ! که اقا در مجلس مصوبه ای تبصره ای قانونی برای سرو سامان دادن این سرعتگیرها تدوین کنید  ایشان  زحمت کشیده در جواب عریضه  بنده نوشتند ممنون سپاسگزارم .دوباره پیام دادم سپاسگزارم یعنی اینکه منتظر تبصره ماده بمانیم یا هیچ ! که این بار از همان سپاسگزارم هم خبری نشد !

ظاهرا ایشان در حال حاضر که ماشین شاسی بلند سوارند1 درد ما شاسی نشست کردگان! را نمی فهمند و موقعی در اسفندماه 94 خواهند فهمید که دیگر از ماشین انتخابات جا مانده باشند!

ختم کلام اینکه حضراتی که برکرسی ریاست اداراتی زده اید که در ساخت و پرداخت این قلمبکها دخیلید در روز قیامت باید جوابگوی خسارتهای مالی  جانی و عرضی ناشی از تبعات سوء این دستسازه های غیراستاندارد بی حد و اندازه باشید

ناگفته نماند تنها جایی که دیدم این قلمبکها را کمی استاندارد ساخته اند داخل بلوار کمربندی بجنورد-بلوار مدرس - بود ولی در استان وبخصوص شهرستان ما و همسایه جوین  ما چنین چیزی ملاحظه نکرده ام !